محمد خوانساری (۱۳۰۰ خورشیدی در اصفهان - ۱۴ اسفندماه ۱۳۸۸ در تهران) استاد برجستهٔ فلسفه و منطق در دانشگاه تهران، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی و یکی از بزرگترین منطق دانان دوران معاصر بود. وی علاوه بر تحصیلات دانشگاهی در رشته فلسفه و گذراندن تمامی دروس دورهٔ دکتری زبان و ادبیات فارسی، دکترای خویش در رشتهٔ منطق و فلسفه را با عالیترین درجه ازدانشگاه سوربن پاریس دریافت کرده بود. وی در سال ۱۳۸۲ خورشیدی و در جریان سومین همایش چهرههای ماندگار بهعنوان چهره ماندگار این سال در رشته منطق انتخاب شد و همچنین در سال۱۳۸۴ خورشیدی به پاس خدمات بیشمار علمی و فرهنگی خویش، نشان انجمن آثار و مفاخر فرهنگی را دریافت نمود. از میان تألیفات متعدد او، کتاب منطق صوری، یکی از کتابهای مهم درسی دانشگاهی در این زمینه محسوب میشود که تاکنون دهها بار به چاپ رسیدهاست.
زندگی
محمد خوانساری، در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در شهر اصفهان بدنیا آمد. پس از طی دوره ابتدایی در مدرسه ایران؛ دوره متوسطه در دبیرستان سعدی اصفهان را به پایان رساند.[۱] پس از انجام تحصیلات مقدماتی و بعد از مدتی پرداختن به تحصیلات حوزوی [۲]، جهت ادامه تحصیلات کلاسیک خویش وارد دانشسرای مقدماتی شد. وی در سال ۱۳۱۹ به اخذ دیپلم دانشسرای مقدماتی نایل شد. از آنجا که رتبه دوم را دارا بود جهت ادامه تحصیل در دانشسرای عالی به تهران آمد. از استادان به نام خوانساری در این دوره میتوان از جلال الدین همائی نام برد که در آن زمان با عنوان دبیری تازه به دانشگاه منتقل شده بود.[۳]
انتقال وی به تهران، در ادامه مسیر علمی او و تکمیل تحصیلاتش نقش به سزایی داشت.[۴]
محمد خوانساری از همان سالهای اول دبیرستان همزمان با کسب علوم کلاسیک به تحصیل زبان عرب و علوم دینی نیز همت گمارد و در جلسات درس چند تن از علمای طراز اول اصفهان که دارای درجه اجتهاد بودند، اصول عقاید، اخلاق و دیگر علوم مرتبط را آموخت. قسمتی از شرح منظومه حاجی سبزواری و قسمتی از شرح اشارات را هم در محضر حاج میرزا ابوالحسن شعرانی تلمذ نمود و بعدها در مقابله و تصحیح کتاب «مصباح الهدایه» جلال الدین همائی با وی همکاری داشت.[۵]
در سال ۱۳۳۱ خورشیدی[کذا، صحیح: ۱۳۲۱ خورشیدی] و پس از پایان دوران دانشسرای عالی، وی برای انجام تحصیلات دانشگاهی در رشته فلسفه، وارد دانشگاه تهران شد و در رشتهٔ فلسفه و علوم تربیتی شروع به تحصیل کرد و در سال ۱۳۲۳ خورشیدی و با احراز مدرک فلسفه و علوم تربیتی فارغ التحصیل گردید.[۶] در آن زمان در رشته فلسفه و علوم تربیتی، روانشناسی و جامعهشناسی نیز تدریس میشد.
خوانساری پس از فراغت از تحصیل در آموزش و پرورش استخدام شد و در دبیرستان عظیمیه شهر ری به تدریس پرداخت.[۷]
خوانساری در دوران تحصیلات دانشگاهی خود این سعادت را داشت که از محضر نسلی از بزرگترین نامداران عرصههای مختلف علوم انسانی، از جمله: ملکالشعرا بهار، عباس اقبال آشتیانی، محمد معین، علیاکبر سیاسی، عیسی صدیق، و بدیع الزمان فروزانفر بهره ببرد.[۸]
وی همچنین در محضر علامه فاضل تونی به آموختن منطق و حکمت طبیعی پرداخت که تأثیر تونی در زندگی علمی و تحصیلی خوانساری بسیار زیاد بود، تا بدانجا که وی به دفعات در بیانات خویش از نقش برجستهٔ تونی در تربیت علمی و ذهنی خود سخن گفته بود و اصل علاقهمندی خود به منطق را بهخاطر تلمذ در نزد فاضل تونی دانسته بود.[۹]
علاوه بر این به توصیه فاضل تونی بود که خوانساری بهعنوان مدرس منطق به یحیی مهدوی، استاد و بنیانگذار گروه فلسفه و منطق دانشگاه تهران معرفی گردید.[۱۰]
البته وی در سال۱۳۲۶، و با عنایت علیاکبر سیاسی، رئیس دانشگاه تهران و رئیس دانشکده ادبیات، بهعنوان دبیر دانشگاه و متصدی آزمایشگاه روانشناسی، جهت تدریس روانشناسی تربیتی به دانشگاه تهران انتقال یافته بود.[۱۱]
خوانساری در عرصه تدریس در دانشگاه، علاوه بر فلسفه و به خصوص منطق که بعدها به صورت شاخصترین تخصص او درآمد، و به مقتضای ویژگیهای رشته فلسفه در آن روزگار، به تدریس علوم تربیتی، روانشناسی و جامعهشناسی نیز میپرداخت.[۱۲] بدین ترتیب او که از عهدهٔ تدریس درسهایی چون روانشناسی و علوم تربیتی، به خوبی برمیآمد، همزمان چندین درس دیگر از جمله تدریس منطق صوری را نیز در دانشگاه عهدهدار شد و عجیب اینکه در مدت زمانی اندک در امر تدریس موفقیتی چشمگیر یافت، به گونهای که کلاسهای درس او از شلوغترین کلاسها به شمار میآمد و این موضوع در آن مقطع برای بسیاری از استادها و همکاران خوانساری امری شگفتآور به نظر میرسید.[۱۳] عبدالمحمد آیتی نویسنده و مترجم بزرگ معاصر، که خود در حدود سال ۱۳۲۵ از شاگردان درس روانشناسی خوانساری در دانشکده معقول و منقول دانشگاه تهران بودهاست، اذعان میکند که خوانساری بهرغم سن کمش در آن زمان بسیار خوب تدریس میکرده و به راحتی از عهده اداره کردن کلاسی ۱۰۰ نفری برمیآمد.[۱۴]
وی در حین تدریس در دانشگاه، تحصیلات خود را در رشته ادبیات فارسی آغاز نمود و در سال ۱۳۲۹ با احراز رتبه اول در آن رشته نیز موفق به کسب مدرک لیسانس شد. در فاصله سالهای ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۹ خورشیدی[کذا، صحیح: ۱۳۳۶ خورشیدی] وی موفق به گذرانیدن تمامی دروس دورهٔ دکترای زبان و ادبیات فارسی اخذ ده شهادتنامه شد. وی موضوع رسالهٔ خود را، «توصیف کیفیات نفسانی در مثنوی مولانا» قرار داد و استاد راهنمای او در این رساله بدیع الزمان فروزانفر بود.[۱۵] از استادان به نام خوانساری در این دوره میتوان از بدیع الزمان فروزانفر، جلال الدین همایی، احمد بهمنیار، میرزا عبدالعظیم خان قریب، ابراهیم پور داوود، صادق کیا، دکتر حسین خطیبی نام برد.[۱۶]
خوانساری در سال ۱۳۳۷ جهت مطالعات علمی و تکمیل تحصیلات خویش به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن پاریس مشغول تحصیل شد. وی در دانشگاه سوربن، از محضر استادان بزرگ و برجستهای چون پروفسور پواریه، ژان وال، برنشویگ و پیاژه بهره برد. درس اصلی خوانساری در این دوران منطق ارسطویی بود که آن را از محضر پواریه آموخت. همچنین وی با حضور ممتد در کلاسهای پروفسور ژان پیاژه، نظریه پرداز نامدار سوئیسی، معرفتشناسی تکوینی را نیز به بهترین شکل ممکن یاد گرفت. و در سال ۱۳۴۰ موفق به دریافت درجه دکتری در منطق و فلسفه با عالیترین درجه گردید.[۱۷]
وی پس از مراجعت از فرانسه، به تدریس در دانشگاه تهران ادامه داد و برای سالها، تدریس درسهای: منطق، فلسفه عمومی، صرف و نحو متون فارسی فلسفی، و فلسفه اسلامی را بر عهده داشت.[۱۸]
خوانساری در سال ۱۳۶۱ خورشیدی و در سن ۶۱ سالگی به درخواست خودش، از دانشکده فلسفه و ادبیات دانشگاه تهران بازنشسته شد، اما به گواه تالیفات و تصدیهای علمی او، بعد از دوران بازنشستگی نیز خود را فارغ از دانش و پژوهش نیافت و همچنان به تلاشهای علمی و فلسفی خویش ادامه داد.[۱۹] بنابه گفته یکی از دانشجویان او(منوچهر صانعی دره بیدی) وی بعد از پیروزی انقلاب ایران (۱۳۵۷)به صورت حق التدریس به تدریس خود در دانشگاه تهران ادامه داد.[۲۰]
خوانساری از تاریخ دوم مرداد ماه ۱۳۶۹ به عضویت پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی انتخاب گردید [۲۱] و از آن زمان تا پایان عمر خویش به عنوان عضو گروه واژه گزینی با این فرهنگستان همکاری داشت.[۲۲]
وی در سال ۱۳۸۲ در سومین همایش چهرههای ماندگار بهعنوان چهره ماندگار در منطق انتخاب شد. همچنین در سال ۱۳۸۴ خورشیدی «به پاس خدمات بیشمار علمی و فرهنگی استاد دکتر محمد خوانساری، نشان انجمن آثار و مفاخر ملی به او اعطا شد.» در همان سال جایزه بهترین کتاب سال در گروه فلسفه، رشته منطق، به ترجمهٔ کتاب «ایساغوجی» خوانساری تعلق گرفت.[۲۳]
خوانساری سرانجام پس از طی یک دوره بیماری، در شامگاه پنجشنبه ۱۳ اسفند ماه ۱۳۸۸ خورشیدی و در سن ۸۸ سالگی درگذشت، درحالیکه تا زمان مرگ، به افتخارات علمی زیادی نایل آمده بود. خوانساری در وصیت خودش خواسته بود که پس از مرگ، پیکرش از دانشگاه تهران تشییع گردد، پس به خواسته او عمل شد و پیکرش، ساعت ۹ صبح روز یکشنبه، ۱۶ اسفند ۱۳۸۸ از مقابل مسجد دانشگاه تهران به سوی بهشت زهرا تشییع گردید و در قطعهٔ ناموران بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، در سال ۱۳۸۶ و در زمان حیات محمد خوانساری، کتابی دربارهٔ زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی او به چاپ رسانیدهاست.
منبع . ویکی پدیا
:: موضوعات مرتبط:
بیوگرافی ,
,
:: برچسبها:
محمد خوانساری (بیوگرافی محمد خوانساری ,
:: بازدید از این مطلب : 1088
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0