|
|
سمبوسه گوشت و چاتنی نعنا سیر و پیاز را ریز ریز خرد کنید و در کمی روغن تفت دهید. مواد لازم: سیر 2 حبه پیاز 1 عدد گوشت چرخ شده 200 گرم گشنیز 3 ساقه نان لواش 2 عدد نعنا 250 گرم پیاز 1 عدد متوسط فلفل 1 عدد لیمو ترش 1 عدد ماست چکیده 1 پیمانه
طرز تهیه:
:: موضوعات مرتبط:
اموزش اشپزی ,
,
:: برچسبها:
سمبوسه گوشت و چاتنی نعنا ,
:: بازدید از این مطلب : 933
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 30 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
پنیرخوری با ساندویچ موزارلای گریل شده
اجازه دهید حدود 2 دقیقه سرخ شود تا طلایی شود، سپس آن را برگردانید .
مواد لازم:
۴۵۰ گرم پنیر موزارلا
۸ عدد نان ساندویچی
۳ عدد تخم مرغ
۱ پیمانه خامه پر چرب
۱ قاشق چای خوری برگ آویشن
۱ قاشق چای خوری نمک
۱ عدد جوز هندی
۱ پیمانه روغن زیتون
۲ قاشق چای خوری کره
طرز تهیه:
:: موضوعات مرتبط:
اموزش اشپزی ,
,
:: برچسبها:
اموزش اشپزی پنیرخوری با ساندویچ موزارلای گریل شده ,
:: بازدید از این مطلب : 646
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 30 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
کوزه درون
هر آدمی درون خود کوزه ای دارد که با عقاید، باورها و دانشی که از محیط اطرافش می گیرد، پر می شود. این کوزه اگر روزی پر شود، یاد گرفتن آدمی تمام می شود، نه که نتواند، دیگرنمی خواهد چیز بیشتری یاد بگیرد. پس تفکر را کنار می گذارد و با تعصب از کوزۀ باورهایش دفاع می کند و حتی برای آن می میرد.
:: موضوعات مرتبط:
حکایت ,
,
:: برچسبها:
کوزه درون جوک مورد داشتیم,جوک جدید,جوک ضد حال,چوک ضد دختر,جوک ضد پسر,پیامک جدید,داستان,جوک کولر,جوک یارانه,حکایت,جوک منحرفی زشت,پیامک عرفانی -SMS mystical,جوک داعش,پیامک استقلالی تاج,پست های عاشقانه,جوک ایرانسل,جوک پسته,جوک حمید معصومی نژاد,جوک شامپو پرژک,اس ام اس,sms,اس ام اس خنده دار,اس ام اس عرفانی ,
:: بازدید از این مطلب : 710
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 30 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
چانه_نزنید
در روم باستان، عده اي غيبگو با عنوان سيبيل ها جمع شدند و آينده امپراتوري روم را در 9 كتاب نوشتند.
سپس كتابها را به تيبريوي عرضه كردند .
امپراطور رومي پرسيد : بهايشان چقدر است؟
سيبيل ها گفتند: يكصد سكه طلا.
تيبريوس آنها را با خشم از خود راند سيبيل ها سه جلد از كتابها را سوزاندند و بازگشتند و گفتند:قيمت همان صد سكه است .
تيبريوس خنديد و گفت:چرا بايد براي چيزي كه شش تا و نه تايش يك قيمت دارد بهايي بپردازم؟
سيبيل ها سه جلد ديگر را نيز سوزاندند و با سه كتاب باقي مانده برگشتند و گفتند:قيمت هنوز همان صد سكه است .
تيبريوس با كنجكاوي تسليم شد و تصميم گرفت كه صد سكه را بپردازد .
اما اكنون او مي توانست فقط قسمتي از آينده امپراطوريش را بخواند .
قسمت مهمي از درس زندگي اين است كه با موقعيت ها "چانه" نزنيم .
:: موضوعات مرتبط:
حکایت ,
,
:: برچسبها:
جوک مورد داشتیم,جوک جدید,جوک ضد حال,چوک ضد دختر,جوک ضد پسر,پیامک جدید,داستان,جوک کولر,جوک یارانه,حکایت,جوک منحرفی زشت,پیامک عرفانی -SMS mystical,جوک داعش,پیامک استقلالی تاج,پست های عاشقانه,جوک ایرانسل,جوک پسته,جوک حمید معصومی نژاد,جوک شامپو پرژک,اس ام اس,sms,اس ام اس خنده دار,اس ام اس عرفانی ,اس ام اس منحرفی داستان مرد گوژپشت ,joke,داستان وحکایت های شیرین ,
:: بازدید از این مطلب : 755
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 30 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
داستان صبر,حکایت اموزنده
در این دنیا نه خوشبختی هست و نه بدبختی فقط قیاس یک حالت با حالتی دیگر است.
تنها کسی که حد اعلای بدبختی را شناخته باشد میتواند حد اعلای
:: موضوعات مرتبط:
حکایت ,
,
:: برچسبها:
داستان صبر,حکایت اموزنده جوک مورد داشتیم,جوک جدید,جوک ضد حال,چوک ضد دختر,جوک ضد پسر,پیامک جدید,داستان,جوک کولر,جوک یارانه,حکایت,جوک منحرفی زشت,پیامک عرفانی -SMS mystical,جوک داعش,پیامک استقلالی تاج,پست های عاشقانه,جوک ایرانسل,جوک پسته,جوک حمید معصومی نژاد,جوک شامپو پرژک,اس ام اس,sms,اس ام اس خنده دار,اس ام اس عرفانی ,اس ام اس منحرفی داستان مرد گوژپشت ,joke,داستان وحکایت های شیرین دابسمش خند ه دار,کلیپ طنز خنده دار کلیپ باحال ,کلیپ کمدی , فیلم خنده دار , فیلم کمدی ,رقص ,
:: بازدید از این مطلب : 769
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 30 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
اخرین همسر ناصردین شاه قاجار
اخرین همسر ناصردین شاه قاجار
:: برچسبها:
اخرین همسر ناصردین شاه قاجار ,
:: بازدید از این مطلب : 826
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 30 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
البرت انیشتن در سه سالگی
البرت انیشتن در سه سالگی
:: برچسبها:
البرت انیشتن در سه سالگی ,
:: بازدید از این مطلب : 809
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 30 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
تاریخ انتشار : چهار شنبه 30 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
ما که قسمت نشده بریم اونورا ولی میگن زیر آبشار نیاگارا به فارسی نوشته: . . . . . . . . . . شستن خودرو ممنوع!!
:: برچسبها:
جوک سری 22 جوک مورد داشتیم,جوک جدید,جوک ضد حال,چوک ضد دختر,جوک ضد پسر,پیامک جدید,داستان,جوک کولر,جوک یارانه,حکایت,جوک منحرفی زشت,پیامک عرفانی -SMS mystical,جوک داعش,پیامک استقلالی تاج,پست های عاشقانه,جوک ایرانسل,جوک پسته,جوک حمید معصومی نژاد,جوک شامپو پرژک,اس ام اس,sms,اس ام اس خنده دار,اس ام اس عرفانی ,اس ام اس منحرفی داستان مرد گوژپشت ,joke,داستان وحکایت های شیرین کرج دانلود,سایت کرج دانلود,اموزش اشپزی ,پخت پز,اشپزی ایرانی, اموزش کیک پزی,اموزش تهیه زلوبیا ,
:: بازدید از این مطلب : 952
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
زنگ زدم مطب میگم متخصص پوست؟ گفت بله بفرمایین . . . گفتم پوست بز چند؟؟؟ بیشخصیت چندتا فحش داد قطع کرد.
:: برچسبها:
بهترین جوک ها در کرج دانلود ,سری 21 جوک مورد داشتیم,جوک جدید,جوک ضد حال,چوک ضد دختر,جوک ضد پسر,پیامک جدید,داستان,جوک کولر,جوک یارانه,حکایت,جوک منحرفی زشت,پیامک عرفانی -SMS mystical,جوک داعش,پیامک استقلالی تاج,پست های عاشقانه,جوک ایرانسل,جوک پسته,جوک حمید معصومی نژاد,جوک شامپو پرژک,اس ام اس,sms,اس ام اس خنده دار,اس ام اس عرفانی ,اس ام اس منحرفی داستان مرد گوژپشت ,joke,داستان وحکایت های شیرین کرج دانلود,سایت کرج دانلود,اموزش اشپزی ,پخت پز,اشپزی ایرانی, اموزش کیک پزی,اموزش تهیه زلوبیا ,
:: بازدید از این مطلب : 509
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
رفیقمون دکتره تعریف میکرد:
یه روز یه پیرزنه اومد مطبم داشتم چایی میخوردم گفتم مادر جان چته؟گفت اقای دکتر یک هفته ست ادرارم شده رنگ چایی تون☕️
الان یه سالی میشه چایی نخورده
:: برچسبها:
جوک های لغو تحریم ,جوک جیبوتی,جوک دکتر ,
:: بازدید از این مطلب : 924
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
حکایت امشب
عالمی مشغول نوشتن با مداد بود.
کودکی پرسید: چه می نویسی؟
عالم لبخندی زد و گفت: مهم تر از نوشته هایم، مدادی است که با آن می نویسم. می خواهم وقتی بزرگ شدی مثل این مداد بشوی!
پسرک تعجب کرد! چون چیز خاصی در مداد ندید.
عالم گفت پنج خصلت در این مداد هست. سعی کن آن ها را به دست آوری.
اول: می توانی کارهای بزرگی کنی، اما فراموش نکن دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند و آن دست خداست!
دوم: گاهی باید از مداد تراش استفاده کنی، این باعث رنجش می شود، ولی نوک آن را تیز می کند. پس بدان رنجی که می برى از تو انسان بهتری می سازد!
سوم: مداد همیشه اجازه میدهد برای پاک کردن اشتباه از پاك كن استفاده کنی؛ پس بدان تصحیح یک کار خطا، اشتباه نیست!
چهارم: چوب مداد در نوشتن مهم نیست؛ مهم مغز مداد است که درون چوب است؛ پس همیشه مراقب درونت باش که چه از آن بیرون می آید!
پنجم: مداد همیشه از خود اثری باقی می گذارد؛ پس بدان هر کاری در زندگی ات مى كنى، ردی از آن به جا مى ماند؛ پس در انتخاب اعمالت دقت کن!
:: موضوعات مرتبط:
حکایت ,
,
:: برچسبها:
داستنان حکایت عالم و پرشس جوک مورد داشتیم,جوک جدید,جوک ضد حال,چوک ضد دختر,جوک ضد پسر,پیامک جدید,داستان,جوک کولر,جوک یارانه,حکایت,جوک منحرفی زشت,پیامک عرفانی -SMS mystical,جوک داعش,پیامک استقلالی تاج,پست های عاشقانه,جوک ایرانسل,جوک پسته,جوک حمید معصومی نژاد,جوک شامپو پرژک,اس ام اس,sms,اس ام اس خنده دار,اس ام اس عرفانی ,اس ام اس منحرفی داستان مرد گوژپشت ,joke,داستان وحکایت های شیرین کرج دانلود,سایت کرج دانلود,اموزش اشپزی ,پخت پز,اشپزی ایرانی, اموزش کیک پزی,اموزش تهیه زلوبیا ,
:: بازدید از این مطلب : 749
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
کفش_کهنه
استادی با شاگردش از باغى ميگذشت. چشمشان به يک کفش کهنه افتاد شاگرد گفت گمان ميکنم اين کفشهاي کارگرى است که در اين باغ کار ميکند بيا با پنهان کردن کفشها عکس العمل کارگر را ببينيم و بعد کفشها را پس بدهيم و کمى شاد شويم. استاد گفت چرا براى خنده خود او را ناراحت کنيم بيا کارى که ميگويم انجام بده و عکس العملش را ببين... مقدارى پول درون ان قرار بده... شاگرد هم پذيرفت و بعد از قرار دادن پول ، مخفى شدند کارگر براى تعويض لباس به وسائل خود مراجعه کرد و همينکه پا درون کفش گذاشت متوجه شيئى درون کفش شد و بعد از وارسى ،پول ها را ديد با گريه ،فرياد زد خدايا شکرت .... خدايي که هيچ وقت بندگانت را فراموش نميکنى. ميدانى که همسر مريض و فرزندان گرسنه دارم و در این فکر بودم که امروز با دست خالى و با چه رويي به نزد انها باز گردم و همينطور اشک ميريخت. استاد به شاگردش گفت هميشه سعى کن براى خوشحاليت ببخشى نه بستاني.
:: موضوعات مرتبط:
حکایت ,
,
:: برچسبها:
داستان کفش کهنه جوک مورد داشتیم,جوک جدید,جوک ضد حال,چوک ضد دختر,جوک ضد پسر,پیامک جدید,داستان,جوک کولر,جوک یارانه,حکایت,جوک منحرفی زشت,پیامک عرفانی -SMS mystical,جوک داعش,پیامک استقلالی تاج,پست های عاشقانه,جوک ایرانسل,جوک پسته,جوک حمید معصومی نژاد,جوک شامپو پرژک,اس ام اس,sms,اس ام اس خنده دار,اس ام اس عرفانی ,اس ام اس منحرفی داستان مرد گوژپشت ,joke,داستان وحکایت های شیرین کرج دانلود,سایت کرج دانلود,اموزش اشپزی ,پخت پز,اشپزی ایرانی, اموزش کیک پزی,اموزش تهیه زلوبیا ,
:: بازدید از این مطلب : 704
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
حکایت باور
کودکی از مسئول سیرکی پرسید: چرا فیل به این بزرگی را با طنابی به این کوچکی و ضعیفی بسته اید؟ فیل میتواند با یک حرکت به راحتی خودش را آزاد کند و خیلی خطرناک است.
صاحب سیرک گفت: این فیل چنین کاری نمیتواند بکند. چون این فیل با این طناب ضعیف بسته نشده است، آن با یک تصور خیلی قوی در ذهنش بسته شده است.
کودک پرسید چطور چنین چیزی امکان دارد
:: موضوعات مرتبط:
حکایت ,
,
:: برچسبها:
حکایت باور جوک مورد داشتیم,جوک جدید,جوک ضد حال,چوک ضد دختر,جوک ضد پسر,پیامک جدید,داستان,جوک کولر,جوک یارانه,حکایت,جوک منحرفی زشت,پیامک عرفانی -SMS mystical,جوک داعش,پیامک استقلالی تاج,پست های عاشقانه,جوک ایرانسل,جوک پسته,جوک حمید معصومی نژاد,جوک شامپو پرژک,اس ام اس,sms,اس ام اس خنده دار,اس ام اس عرفانی ,اس ام اس منحرفی داستان مرد گوژپشت ,joke,داستان وحکایت های شیرین کرج دانلود,سایت کرج دانلود,اموزش اشپزی ,پخت پز,اشپزی ایرانی, اموزش کیک پزی,اموزش تهیه زلوبیا ,
:: بازدید از این مطلب : 729
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
درویشی به در دهی رسید جمعی کدخایان را دید آن جا نشسته، گفت چون چیزی بدهید وگرنه با شما نیز آن کنم که با آن دیگر کردم.
ایشان بترسیدند گفتند مبادا این ولیّی یا ساحری باشد و خرابیی از او به ما رسد. آنچه خواستند بدادند. بعد از آن از او پرسیدند که که با آن ده دیگر چه کردی؟
گفت آن جا سوال کردم هیچ به من ندادند، آن ده رها کردم و این جا آمدم اگر شما نیز چیزی به من نمی دادید این ده رها می کردم و ده دیگر دیگر می رفتم. (عبید زاکانی)
:: موضوعات مرتبط:
حکایت ,
,
:: برچسبها:
داستان درویش عبید زاکانی ,
:: بازدید از این مطلب : 892
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
در سرزمین پروانه ها افسانه ای وجود دارد در مورد پروانه ای پیر. یک شب وقتی که پروانه پیر هنوز بسیار جوان بود، با دوستانش پرواز می کرد.
ناگهان سرش را بلند کرد و نوری سپید و شگفت آور را دید که از میان شاخه های درختی آویزان است. در واقع،این ماه بود. ولی چون تمام پروانه ها سرگرم نور شمع و چراغ های خیابان بودند و همیشه به دور آنها می گشتند، قهرمان با دوستانش هرگز ماه را ندیده بود.
:: موضوعات مرتبط:
حکایت ,
,
:: برچسبها:
سرزمین پروانه ها ,
:: بازدید از این مطلب : 803
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
داستانی برای تمامی زنان و مادران ایران
وقتی بچه بودیم، مادرم یک عادت قشنگ داشت: وقتی توی آشپزخانه غذا می پخت برای خودش یواشکی یک پرتقال چهارقاچ می کرد و می خورد. من و خواهرم هم بعضی وقت ها مچش را می گرفتیم و می گفتیم: ها! ببین! باز داره تنهایی پرتقال می خوره. و می خندیدیم. مادرم هم می خندید. خنده هایش واقعی بود اما یک حس گناه همراهش بود. مثل بچه هایی که درست وسط شلوغی هایشان گیر می افتند، چاره ای جز خندیدن نداشت.
مادرم زن خانه بود (و هست). زن خانواده بود. زن شوهرش بود. تقریبا همیشه توی آشپزخانه بود. وقت هایی هم که می آمد پیش ما یک ظرف میوه دستش بود. حتی گاهگاهی هم که برای کنترل مادرانه بچه هایش سری به ما می زد. دست خالی نمی آمد: یک مغز کاهوی دو نیم شده توی دست هایش بود. یک تکه برای من، یک تکه برای خواهرم. وقتی پدرم از سر کار می آمد، می دوید جلوی در. دست هایش را که لابد از شستن ظرف ها خیس بودند، با دستمالی پاک می کرد و لبخندهای قشنگش را نثار شوهر خسته می کرد. در اوقات فراغتش هم برایمان شال و کلاه و پلیور می بافت و من خواهرم مثل دو تا بچه گربه کنارش می نشستیم و با گلوله های کاموا بازی می کردیم.
مادرم نور آفتاب پهن شده توی خانه را دوست داشت. همیشه جایی می نشست که آفتابگیر باشد. موهای خرمایی اش و پنجه پاهای بیرون زده از دامنش زیر آفتاب می درخشیدند و دستهایش میل های بافتنی را تند و تند با ریتمی ثابت تکان می داد. مادرم نمونه کامل یک مادر بود . مادرم زن نبود، دختر نبود، دوست نبود. او فقط در یک کلمه می گنجید: مادر. یادم می آید همین اواخر وقتی پدرش مرد، تهران بودم. زود خودم را رساندم. رفته بود پیش مادربزرگم. وقتی وارد خانه پدربزرگم شدم محکم بغلم کرد و شروع کرد به گریه کردن. من در تمام مراسم پدربزرگم فقط همان یک لحظه گریه کردم. نه به خاطر پدربزرگ. به خاطر مادرم که مرگ پدرش برای اولین بار بعد از تمام این سال ها، از نقش مادری بیرونش آورده بود و پناه گرفته بود توی بغل پسرش و داشت گریه می کرد. و من به جز همین در آغوش گرفتن کوتاه چیزی به مادرم نداده بودم. چیزی برای خود خودش.
مادرم، هیچ وقت هیچ چیز را برای خودش نمی خواست. تا مجبور نمی شد لباس نمی خرید. اهل مهمانی رفتن و رفیق بازی نبود. حتی کادوهایی که به عناوین مختلف می گرفت همه وسایل خانه بودند. در تمام این سال ها تنها لحظه هایی که مال خود خودش بودند، همان وقت هایی بود که یواشکی توی آشپزخانه برای خودش پرتقال چهارقاچ می کرد.
سهم مادرم از تمام زندگی همین پرتقال های نارنجی چهارقاچ شده ی خوش عطر یواشکی بودند.
:: موضوعات مرتبط:
حکایت ,
,
:: برچسبها:
داستانی برای تمامی زنان و مادران ایران ,
:: بازدید از این مطلب : 923
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
داستان طنز
پنج آدمخوار به عنوان کارمند در یک اداره استخدام شدند. هنگام مراسم خوشامدگویی رئیس اداره گفت: شما همه جزو تیم ما هستید. شما اینجا حقوق خوبی می گیرید و می توانید به غذاخوری شرکت رفته و هر مقدار غذا که دوست داشتید بخورید. بنابراین فکر خوردن کارکنان دیگر را از سر خود بیرون کنید.
آدمخوارها قول دادند که با کارکنان اداره کاری نداشته باشند. چهار هفته بعد رئیس اداره به آنها سر زد و گفت: می دانم که شما خیلی سخت کار می کنید. من از همه شما راضی هستم. اما یکی از نظافت چی های ما ناپدید شده است. کسی از شما می داند که چه اتفاقی برای او افتاده است؟ آدمخوارها اظهار بی اطلاعی کردند.
بعد از اینکه رئیس اداره رفت، رئیس آدمخوارها از بقیه پرسید: کدوم یک از شما نادونا اون نظافت چی رو خورده؟ یکی از آدمخوارها با اکراه دستش را بالا برد.
رئیس گفت: ای احمق! طی این چهار هفته ما مدیران، مسئولان و مدیران پروژه ها را خوردیم و هیچ کس چیزی نفهمید و حالا تو اون آقا را خوردی و رئیس متوجه شد؟!
از این به بعد لطفاً افرادی را که کار می کنند نخورید.
:: موضوعات مرتبط:
حکایت ,
,
:: برچسبها:
داستان طنز پنج آدمخوار به عنوان کارمند در یک اداره استخدام شدند ,
,
:: بازدید از این مطلب : 902
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
روزی زنی از خواب بیدار می شود در آینه نگاه می كند و متوجه می شود كه فقط سه تار مو روی سرش مانده.
بخود می گوید: فكر می كنم بهتر باشد امروز موهایم را ببافم؟
همین كار را می كند و روز را به خوشی می گذراند.
روز بعد از خواب بیدار می شود و خودش را در آینه نگاه می كند و می بیند كه فقط دو تار مو روی سرش مانده.
بخود می گوید: امروز فرقم را از وسط باز می كنم.
او همین كار را می كند و روز را بخوشی می گذراند.
روز بعد بیدار می شود و خودش را در آینه نگاه می كند و می بینید كه فقط یك تار مو روی سرش مانده.
بخود می گوید: امروز موهایم را از پشت جمع می كنم. او همین كار را می كند و روز شادی را می گذراند.
روز بعد بیدار می شود و خودش را در آینه نگاه می كند می بیند كه حتی یك تار مو هم روی سرش باقی نمانده.
بخود می گوید: امروز مجبور نیستم كه موهایم را درست كنم.
شرایط روی انسان های بزرگ تاثیری نمیذاره.
:: موضوعات مرتبط:
حکایت ,
,
:: برچسبها:
داستان تار مو ,
:: بازدید از این مطلب : 892
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
چند ژل دور چشم خانگی و جالب! ژل دور چشم، یک ژل طراوت دهنده و سبک است که به راحتی جذب میشود و پوست را مرطوب و سلولهای آسیب دیده را ترمیم میکند. ژل کلاسیک خنک کنندهی خیار و آلوئه ورا این هم دستور ژل مورد علاقهی ما! این ژل چشم، پوست را مرطوب خواهد کرد و پف زیر چشم را برطرف میکند. ساقههای تازهی آلوئه ورا، ۴/۱ خیار قطعه قطعه شده، ظرف شیشهای کوچک در دار و استریل، کاسهی شیشهای، الک، و مخلوط کن، چیزهایی است که نیاز دارید.
دستور تهیه: خیار را قطعه قطعه کنید و در مخلوط کن بریزید تا به شکل پوره در آید. با یک الک، این پوره را در یک لیوان شیشهای صاف کنید. ساقههای آلوئه ورا را بصورت افقی ببرید. یک قاشق بردارید و ژل آن را بتراشید. پورهی خیار و ژل آلوئه ورای تازه را در یک کاسهی تمیز با هم مخلوط کنید.
:: موضوعات مرتبط:
ارایشی و زیبایی ,
,
:: برچسبها:
چند ژل دور چشم خانگی و جالب! ,
:: بازدید از این مطلب : 729
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
روش های موثر برای سلامت و زیبایی پوست و مو
روغن بادام شیرین موها را تغذیه و ترمیم می کند. بدون اینکه مجبور باشید موها را کوتاه کنید، هر شب قبل از خواب این روغن را به موها بزنید.
خداحافظی با موهای دو شاخه
اغلب اوقات سر موها ترک خورده و حالت دو شاخه دیده می شود. استفاده مکرر از سشوار، اثرات نور خورشید، رنگ کردن موها و تغذیه نامناسب از جمله علل بروز این مشکل است. اما خوشبختانه می توان به راحتی از این موخوره ها راحت شد و ظاهر زیباتری به موها بخشید. کمی روغن بادام شیرین کافی است!
روغن بادام شیرین موها را تغذیه و ترمیم می کند. بدون اینکه مجبور باشید موها را کوتاه کنید، هر شب قبل از خواب این روغن را به موها بزنید. البته موها باید کاملا خشک باشند. کمی روغن را کف دست ها بریزید و موها را با آن ماساژ دهید. موها را با روسری بپوشانید و بخوابید. اگر در این صورت راحت نیستید می توانید روغن را صبح به موها بزنید البته باید حداقل دو ساعت روی موها بماند. سپس مانند همیشه موها را بشویید. اگر پانزده روز این کار را ادامه دهید می توانید تفاوت را در موها ببینید.
پوست درخشان
زیبایی پوست به وضعیت سلامت عمومی بدن چه از نظر جسمی وچه از نظر روانی بر می گردد. برای داشتن پوستی زیبا لازم است تا رطوبت کافی پوست تامین شود، تغذیه متعادل رعایت گردد و حداقل 8 ساعت خواب شبانه نیز در برنامه زندگی گنجانده شود. علاوه بر اینها راهکارهای ساده ای نیز برای درمان برخی مشکلات پوستی وجود دارد:
:: برچسبها:
روش های موثر برای سلامت و زیبایی پوست و مو ,
:: بازدید از این مطلب : 657
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
خانم هایی که آرایش نمی کنند، بخوانند!! بهتر است از شیر پاک کن های حاوی الکل کمتر استفاده نمایید. شاید از جهت اینکه اهل آرایش نیستید فکر کنید که به جز یک کرم مرطوب کننده برای دست و صورت و هر از گاهی یک ضد آفتاب به چیز دیگری نیاز نداشته باشید اما بهتر است بدانید که حتی اگر از هیچ لوازم آرایشی هم استفاده نمی کنید بهتر است برای محافظت از پوست خود و پیشگیری از کک و مک و لک در سنین بالاتر، این یک قلم را جلوی میز آرایش خود داشته باشید.شیر پاک کن ها علاوه بر اینکه حلال خوبی برای پاک کردن مواد آرایشی هستند می توانند منافذ پوست افرادی را هم که آرایش نمی کنند نیز تمیز کنند .
:: موضوعات مرتبط:
ارایشی و زیبایی ,
,
:: برچسبها:
خانم هایی که آرایش نمی کنند، بخوانند ,
:: بازدید از این مطلب : 930
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
کرم زنجبیل برای پوست های خشن
می توانید چند قطره آب پرتقال یا روغن اسانس برای اینکه عطر مناسبی داشته باشد به آن اضافه کنید.
زنجبیل تحریک کننده است و روغن آرامش بخش است. این ترکیب را برای پوست خشک استفاده کنید.
یک تکه ۵ سانتی متری زنجبیل تازه
۲ قاشق چایخوری روغن کنجد
دو قاشق چایخوری روغن دانه زرد آلو
دو قاشق غذا خوری روغن ویتامین E
نصف فنجان کره کاکائو
فر را با کمترین درجه گرم کنید. زنجبیل را در آن قرار دهید تا آب آن خارج شود شما یک هشتم قاشق چایخوری آب زنجبیل نیاز دارید. برای این منظور می توانید آنرا فشار دهید تا داخل ظرفی کوچک بریزد بقیه مواد را و همچنین آب زنجبیل را در ظرفی شیشه ای که قابل گرم کردن باشد بریزید و آنرا آنقدر گرم کنید که کره کاکائو ذوب شود و با روغن مخلوط گردد. آنها را خوب هم بزنید و سپس در ظرفی خشک و تمیز بریزید و آنرا در جایی سرد و خشک نگهداری کنید. می توانید چند قطره آب پرتقال یا روغن اسانس برای اینکه عطر مناسبی داشته باشد به آن اضافه کنید.
____________________________
:: موضوعات مرتبط:
ارایشی و زیبایی ,
,
:: برچسبها:
کرم زنجبیل برای پوست های خشن ,
:: بازدید از این مطلب : 625
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
استراتژیکترین جمله ایرانیها:
حالا باز خودت میدونی
این جمله معمولا زمانی استفاده میشه که:
حسابی مخ طرف را خوردی،
دخالتهای لازم را کردی،
رای طرف را زدی،
تصمیمش را عوض کردی،
بدتر گمراهش کردی،
از زندگی نا امیدش کردی،
نکات منفی را گفتی،
انرژی منفی را دادی،
زیرآب ده نفر را زدی،
حسابی طرف را ترسوندی..
یکی دیگه از فانتزیام اینه بچهدار بشم اسمشو بذارم «پرچم» و بفرستمش پشتبوم،
:: برچسبها:
جوک جدید سری 20 ,
:: بازدید از این مطلب : 789
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
ماسک کاهو و خواص بی نظیر آن برای پوست
متخصصان می گویند کاهو سرشار از ویتامین های A B و Cو املاح آهن، کلسیم، منیزیم، منگنز، روی، سدیم و مس است. این املاح به ویژه منگنز و روی از سفید شدن و ریزش مو جلوگیری می کند.
کاهو خاصیت خنک کنندگی دارد و برای آفتاب سوختگی مفید بوده و قرمزی ناشی از آن را در سطح پوست کاهش می دهد و همچنین مصرف آن به صورت لوسیون در رفع جوش صورت موثر است.
از عصاره کاهو برای محافظت و مرطوب کنندگی پوست در برابر حرارت خورشید و باد نیز استفاده می شود. امروزه ماسک کاهو در میان افرادی که به زیبایی و شادابی پوست خود اهمیت می دهند، طرفداران بسیاری دارد.
ماسک برای پوست های خشک
این ماسک، پوست شما را نرم و لطیف می کند و ویژه کسانی است که دارای پوست بسیار خشکی هستند.
مواد لازم برای این ماسک عبارتند از: یک برگ کاهو، یک قاشق غذاخوری روغن زیتون و یک قاشق چایخوری آبلیمو تازه. برای تهیه این ماسک ابتدا کاهو را به صورت خیلی ریز خرد کنید و بکوبید. سعی کنید آب حاصل از کوبیدن کاهو هدر نرود و در میان قطعات خردشده کاهو بماند.
روغن زیتون را به کاهو اضافه کنید و خوب هم بزنید تا مواد یکدست شود و در آخر آبلیمو اضافه کنید و آن قدر مخلوط کنید تا آبلیمو نیز با مواد ماسک یکی شود. سپس مواد این ماسک را به آهستگی با انگشت روی صورت (به غیر از دور چشم ها) بمالید به طوری که یک لایه کامل روی پوست را بپوشاند.دقت کنید مواد ماسک از روی پیشانی داخل چشم سرازیر نشود، چون به علت داشتن آبلیمو دچار سوزش چشم می شوید. بعد از 15دقیقه پوست را با آب ولرم بشویید.
ماسک ضدالتهاب
این ماسک کاهو برای از بین بردن جوش های صورت و التهاب آنها مناسب است. مواد لازم برای این ماسک عبارتند از: یک برگ کاهو، یک قاشق غذاخوری گلاب و یک قاشق چایخوری آبلیمو.
برای استفاده از این ماسک کاهو را رنده یا کاملا ریز خرد کنید. گلاب و آبلیمو را به کاهو اضافه و خوب مخلوط کنید. مخلوط به دست آمده را به صورت و گردن خود بمالید و به مدت 15دقیقه صبر کنید. سپس صورت خود را با آب گرم بشویید.
علاوه بر آنچه گفته شد، می توانید از برگ های دورریختنی کاهو نیز ماسک تهیه کنید. برگ های روی کاهو را که آفتاب خورده (که به آنها در اصطلاح زنگ زده می گویند) و برای خوردن مناسب نیست، جدا و پس از شست وشو مقداری آب به آن اضافه کنید و به مدت 10 دقیقه روی حرارت ملایم بگذارید سپس بعد از خنک شدن به مدت 20 دقیقه برگ های کاهو را روی پوست قرار داده و آب آن را به صورت و گردن خود بمالید. اگر هفته ای دو بار از این ماسک استفاده کنید، پوست نرم و شادابی خواهید داشت.
:: موضوعات مرتبط:
ارایشی و زیبایی ,
,
:: برچسبها:
ماسک کاهو و خواص بی نظیر آن برای پوست ,
:: بازدید از این مطلب : 813
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
چند ماسک زیبایی با انار درست کنید میوه انار دارای آنتی اکسیدان بسیار زیادی است که نمیگذارد پوست دچار چین و چروک شود و همچنین کلاژن ساز است و همین عامل باعث می شود که پوست را جوان و ساداب نگه دارد و مانع پیری شود در ادامه مطالب چند ماسک زیبایی را معرفی میکنیم که کمک بزرگی به جوانی پوست میکنند: عسل داروی شفابخش است. عسل ضد باکتری، ضد ویروس و ضد قارچ است. عسل ماده ای است که رطوبت را به خود جذب می کند بنابراین رطوبت را از هوا جذب می کند و برای مرطوب نگه داشتن پوست بسیار موثر است.
بیماری های بسیاری با عسل درمان می شوند مثل آکنه، جوش، زخم و سوختگی پوست. قرن هاست که عسل نزد زنان به عنوان زیبا و شفاف کننده پوست شناخته شده است.حتما اثرات زیبایی عسل را بر روی صورت و پوست خود امتحان کنید. ماسک انار و عسل مواد لازم : انار یک عدد عسل یک قاشق غذاخوری سر پر
طرز تهیه : انار را قاچ کنید و دانه های آن را خارج کرده و در مخلوط کن بریزید. عسل را به آن اضافه کنید و توسط دستگاه کاملا به یکدیگر مخلوط کنید.
صورت خود را خیس کنید و این ماسک معجزه آسا را روی پوست خود بمالید تا تمامی صورت را بگیرد، البته مراقب محیط حساس اطراف چشم باشید. اگر دانه های درشتی از انار باقی مانده است می توانید آن را از ماسک خارج کنید. به مدت ۳۰ دقیقه اجازه دهید ماسک انار و عسل روی پوست صورت شما قرار گیرد سپس با آب گرم بشویید تا تمامی ماسک از روی صورت پاک شود. مشاهده خواهید کرد که پوست شما درخشان تر، مرطوب تر و صاف تر از قبل شده است. با توجه به گفته های بالا اثر معجزه آسای انار و عسل را بر روی پوست خود کشف کنید.
:: موضوعات مرتبط:
ارایشی و زیبایی ,
,
:: برچسبها:
چند ماسک زیبایی با انار درست کنید پوست تان چرب است؟ فقط انار ,
:: بازدید از این مطلب : 880
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
رنگ مو با عصاره گیاهان طبیعی ساختن رنگ مو ی طبیعی با استفاده از عصاره گیاهان پیش از تولید و عرضه رنگ موهای شیمیایی در جهان بسیاری از زنان در کشورهای مختلف متناسب با نوع فرهنگ و رویش گیاهان دارویی همان منطقه از خاصیت گیاهان دارویی برای رنگ کردن موهای خود استفاده می کردند. آنها از حنا برای حنایی کردن، از روناس برای مشکی کردن و از دانه های قهوه برای قهوه ای کردن موهایشان استفاده می کردند.
:: موضوعات مرتبط:
ارایشی و زیبایی ,
,
:: برچسبها:
رنگ مو با عصاره گیاهان طبیعی ,
:: بازدید از این مطلب : 1023
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
مراقبت از پوست به سبک زمستانه!
احسانی، متخصص پوست و مو درباره عارضههای پوستی در فصل پاییز گفت: یکی از عارضههای پوستی در فصل پاییز خشکی پوست است که برای جلوگیری از این عارضه باید اقداماتی انجام داد.
وی تصریح کرد یکی از راههای پیشگیری از بروز خشکی پوست استفاده از کرمهای مرطوب کننده و چرب کننده است تا بدین نحو با مرطوب نگاه داشتن پوست از خشکی آن در تماس با هوای سرد محیط باز و هوای گرم منازل پیشگیری کرد.
احسانی نوشیدن مایعات کافی در این فصل را یکی دیگر از راهکارهای پیشگیری از بروز خشکی پوست در افراد توصیف و تأکید کرد: باید در این فصل با نوشیدن مایعات و رساندن آب به پوست در جهت شاداب و مرطوب نگاه داشتن پوست اقدام کرد.
:: موضوعات مرتبط:
ارایشی و زیبایی ,
,
:: برچسبها:
مراقبت از پوست به سبک زمستانه! ,
:: بازدید از این مطلب : 863
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
با این ماسک در 5 دقیقه پوستتان را زیبا کنید
میتوانید این ماسک صورت را به راحتی در خانه تهیه کنید زیرا این ماسک صورت از مواد طبیعی درست شده است که در همه خانهها پیدا میشود. بهتر است در صبح به مدت 10 دقیقه آن را روی صورت خود بگذارید و پس از آن اثرات شگفتانگیز آن را روی پوست خود ببینید.
مواد لازم:
نصف یک قاشق غذاخوری دارچین
نصف یک قاشق غذاخوری جوز هندی
1 قاشق غذاخوری عسل
1 قاشق آی لیمو تازه
:: موضوعات مرتبط:
ارایشی و زیبایی ,
,
:: برچسبها:
با این ماسک در 5 دقیقه پوستتان را زیبا کنید ,
:: بازدید از این مطلب : 949
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
خاطرات ﯾک ﺍﯾﺮﺍنی مقیم ﺁﻟﻤﺎن
ﺍﺯ ﺭﺍﺩﯾﻮ ﺍﻋﻼﻡ ﺷﺪ ﮐﺸﺘﯽ ﺣﻤﻞ ﭘﻨﯿﺮ ﺗﻮﯼ ﺍﻗﯿﺎﻧﻮﺱ ﻏﺮﻕ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻣﻤﮑﻨﻪ ﺑﺎ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺑﺸﯿﻢ .ﻣﻦ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺭﻓﺘﻢ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ 10 ﺑﺴﺘﻪ ﭘﻨﯿﺮ ﺧﺮﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺫﺧﯿﺮﻩ ﮐﻨﻢ ،ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﻡ دو ﺑﺴﺘﻪ ﭘﻨﯿﺮ ﺗﻮﯼ ﺩﺳﺘﺶ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ. ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺧﺒﺮ ﻏﺮﻕ ﺷﺪﻥ ﮐﺸﺘﯽ ﺭﻭ ﺷﻨﯿﺪﯼ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ .ﺩﻭ ﺑﺴﺘﻪ ﭘﻨﯿﺮ ﺗﻮﯼ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﻧﺸﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﺒﺮﻡ ﺑﺪﻡ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ. !ﺍﺯ ﮐﺎﺭﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺷﺪﻡ..ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻫﺴﺖ ﺑﯿﻦ ﻣﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﻬﺎ ﻭ ﺁﻟﻤﺎﻧﯿﻬﺎ..... در سال 1939 وقتی مسئولين شرکت «گندم کانزاس» متوجه شدند که مادران فقیر با پارچه بسته بندی آنها برای فرزندان خود لباس درست میکنند، شروع به استفاده از پارچه های طرحدار برای بسته بندی کردند تا بچه های فقیر لباسهای زیباتری داشته باشند و در کمال مهربانی کاری کردند که آرم این شرکت با اولین شستشو پاک می شد.
:: موضوعات مرتبط:
حکایت ,
,
:: برچسبها:
خاطرات ﯾک ﺍﯾﺮﺍنی مقیم ﺁﻟﻤﺎن ,
:: بازدید از این مطلب : 491
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
حیله خر
گویند در گذشته دور، در جنگلی شیر حاکم جنگل بود و مشاور ارشدش روباه بود و خر هم نماینده ی حیوانات در دستگاه حاکم بود ... با وجود ظلم سلطان و تایید خر و حیله روباه، همه ی حیوانات، جنگل را رها کرده و فراری شدند، در مسیر گاهگاهی خر، گریزی میزد و علفی می خورد . روزی روباه که گرسنه بود به شیر گفت : اگر فکری نکنیم تو و من از گرسنگی می میریم و فقط خر زنده می ماند، زیرا او گیاه خوار است . شیر گفت : چه فکری داری ؟... روباه گفت : خر را صدا بزن و بگو ما برای ادامه مسیر، نیاز به سلطان داریم. و باید از روی شجره نامه در بین خود یکی را انتخاب کنیم و از دستوراتش پیروی کنیم. قطعا تو انتخاب می شوی و بعد دستور بده تا خر را بکشیم و بخوریم ... شیر قبول کرد و خر را صدا زدند و جلسه تشکیل دادند ... ابتدا شیر شجره نامه اش را خواند و فرمود : جد اندر جد من، حاکم و سلطان بوده اند ...! و بعد روباه ضمن تایید گفته شیر گفت : من هم جد اندر جدم خدمتکار سلطان بوده اند ...! خر تا اندازه ای موضوع رافهمیده بود و دانست نقشه ی شومی در سر دارند، گفت
:: موضوعات مرتبط:
حکایت ,
,
:: برچسبها:
حیله خر جوک مورد داشتیم,جوک جدید,جوک ضد حال,چوک ضد دختر,جوک ضد پسر,پیامک جدید,داستان,جوک کولر,جوک یارانه,حکایت,جوک منحرفی زشت,پیامک عرفانی -SMS mystical,جوک داعش,پیامک استقلالی تاج,پست های عاشقانه,جوک ایرانسل,جوک پسته,جوک حمید معصومی نژاد,جوک شامپو پرژک,اس ام اس,sms,اس ام اس خنده دار,اس ام اس عرفانی ,اس ام اس منحرفی داستان مرد گوژپشت ,joke,داستان وحکایت های شیرین ,
:: بازدید از این مطلب : 610
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
گویند از مردی که صاحب گستردهترین فروشگاههای زنجیرهای در جهان است پرسیدند : «راز موفقیت شما چه بوده؟» او در پاسخ گفت : « زادگاه من انگلستان است. در خانوادهی فقیری به دنیا آمدم و چون خود را به معنای واقعی فقیر میدیدم، هیچ راهی به جز گدایی کردن نمیشناختم. روزی به طرف یک مرد متشخص رفتم و مثل همیشه قیافهای مظلوم و رقتبار به خود گرفتم و از او درخواست پول کردم. وی نگاهی به سراپای من انداخت و گفت : به جای گدایی کردن بیا با هم معاملهای کنیم. پرسیدم : چه معاملهای ...!؟ گفت : ساده است. یک بند انگشت تو را به ده پوند میخرم. گفتم : عجب حرفی میزنید آقا ، یک بند انگشتم را به ده پوند بفروشم ...!؟ - بیست پوند چطور است؟
......................
:: موضوعات مرتبط:
حکایت ,
,
:: برچسبها:
داستان انگشتان دست جوک مورد داشتیم,جوک جدید,جوک ضد حال,چوک ضد دختر,جوک ضد پسر,پیامک جدید,داستان,جوک کولر,جوک یارانه,حکایت,جوک منحرفی زشت,پیامک عرفانی -SMS mystical,جوک داعش,پیامک استقلالی تاج,پست های عاشقانه,جوک ایرانسل,جوک پسته,جوک حمید معصومی نژاد,جوک شامپو پرژک,اس ام اس,sms,اس ام اس خنده دار,اس ام اس عرفانی ,اس ام اس منحرفی داستان مرد گوژپشت ,joke,داستان وحکایت های شیرین ,
:: بازدید از این مطلب : 586
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
کشاورزی که برای دروکردن علف به مزرعه رفته بود بعداز کمی کار احساس خستگی کرد و گوشه ای دراز کشید و خوابید. در همین زمان "شانس" که از آن طرفها رد می شد او را دید و بالای سر کشاورز رفت و گفت:
او وقتی که باید کار کند خوابیده است. هوا ابری است و به زودی باران می آید و او با خوابیدن نمی تواند قبل از اینکه باران بیاید علفها را درو کند و به انبار ببرد.
آنوقت تمام سرزنشها را به من می کند و می گوید این از شانس بد من است که کار ها مانده است. لعنت به این شانس.
........................
:: موضوعات مرتبط:
حکایت ,
,
:: برچسبها:
داستان شانس ,
:: بازدید از این مطلب : 565
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
فردی چندین سال شاگرد نقاش بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت.استاد به او گفت که دیگر شما استاد شده ای و من چیزی ندارم ک به تو بیاموزم و آن شاگرد نیز فکری به سرش رسید و سه روز تمام وقت صرف کرد و یک نقاشی فوق العاده کشید و آنرا در میدان شهر قرار داد و مقداری رنگ و قلمی در کنار آن قرار داد و از رهگذران خواهش کرد اگر هرجایی ایرادی می بینند یک علامت × بزنند و غروب که برگشت دید که تمامی تابلو علامت خورده است و بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد و از وی گله مند شد و استاد شرح ماجرا را پرسید و او دقیقا بازگو کرد و استاد به او گفت آیا میتوانی عین همان نقاشی را برایم بکشی شاگرد نیز چنان کرد و استاد آن نقاشی را در همان میدان شهر قرار داد ولی این بار رنگ و قلم را قرار داد اما متنی که در کنار تابلو قرار داد این بود که : اگر جایی از نقاشی ایراد دارد با این رنگ و قلم اصلاح بفرمایید غروب برگشتند دیدند تابلو دست نخورده ماند.
استاد به شاگرد گفت: تو همه چیز را آموخته ای. این راهم بدان که همه انسانها قدرت انتقاد دارند ولی جرات اصلاح نه.
:: موضوعات مرتبط:
حکایت ,
,
:: برچسبها:
قدرت انتقاد ,
:: بازدید از این مطلب : 543
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
کسی کفشش را برای تعمیر نزد کفاش می برد. کفاش با نگاهی می گوید این کفش سه کوک می خواهد و هر کوک مثلا ده تومان و خرج کفش می شود سی تومان.
مشتری هم قبول می کند. پول را می دهد و می رود تا ساعتی دیگر برگردد و سوار کفش تعمیر شده بشود.
کفاش دست به کار می شود. کوک اول، کوک دوم و در نهایت کوک سوم و تمام ...
اما با یک نگاه عمیق در میابد اگر چه کار تمام است ولی یک کوک دیگر اگر بزند عمر کفش بیشتر می شود و کفش کفشتر خواهد شد.
از یک سو قرار مالی را گذاشته و نمی شود طلب اضافه کند و از سوی دیگر دو دل است که کوک چهارم را بزند یا نزد...
او میان نفع و اخلاق میان دل و قاعده توافق مانده است.
یک دوراهی ساده که هیچ کدام خلاف عقل نیست.
اگر کوک چهارم را نزند هیچ خلافی نکرده. اما اگر بزند به انسانیت تعظیم کرده... اگر کوک چهارم را نزند روی خط توافق و قانون رفته اما اگر بزند صدای لبیک او آسمان اخلاق را پر خواهد کرد.
دنیا پر فرصت کوک چهارم است . و من و تو کفاش های دو دل..
:: موضوعات مرتبط:
حکایت ,
,
:: برچسبها:
جوک مورد داشتیم,جوک جدید,جوک ضد حال,چوک ضد دختر,جوک ضد پسر,پیامک جدید,داستان,جوک کولر,جوک یارانه,حکایت,جوک منحرفی زشت,پیامک عرفانی -SMS mystical,جوک داعش,پیامک استقلالی تاج,پست های عاشقانه,جوک ایرانسل,جوک پسته,جوک حمید معصومی نژاد,جوک شامپو پرژک,اس ام اس,sms,اس ام اس خنده دار,اس ام اس عرفانی ,اس ام اس منحرفی داستان مرد گوژپشت ,joke,داستان وحکایت های شیرین ,
:: بازدید از این مطلب : 580
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
فتحعلی شاه قاجار گه گاه شعر می سرود و روزی شاعر دربار را به داوری گرفت. شاعر هم که شعر را نپسندیده بود بی پروا نظر خود را باز گفت.فتحعلی شاه فرمان داد او را به طویله برند و در ردیف چهار پایان به آخور ببندند.
شاعر ساعتی چند آنجا بود تا آن که شاه دوباره او را خواست و از نو شعر را برایش خواند سپس پرسید:«حالا چطور است؟».
شاعر هم بی آنکه پاسخی بدهد راه خروج پیش گرفت!.
شاه پرسید:کجا می روی؟
گفت: به طویله!!!
:: موضوعات مرتبط:
حکایت ,
,
:: برچسبها:
داستان فتحعلی شاه قاجار و شاعر ,
:: بازدید از این مطلب : 593
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘایشان ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﮐﻨﺪ .
ﻣﻼ ﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞﺳﮑﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﺮﺍﺩ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ . ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﮐﻨﺠﮑﺎو ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻼ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﺑﺖ ﺁﻥ ﭘﻮﻝ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻨﯽﻃﻠﺐ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، ﺑﻬﺮ ﺯﺣﻤﺘﯽ ﮐﻪ ﺷﺪﻩ ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞ ﺳﮑﻪ ﻓﺮﺍﻫﻢﮐﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻭﯼ ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﻨﺪ .
ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻣﻮﻋﻮﺩ ﻣﻼ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺳﮑﻪ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺟﯿﺒﺶ ﺟﺮﯾﻨﮓ ﺟﺮﯾﻨﮓ ﺻﺪﺍ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﻣﻨﺒﺮ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻭ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .
ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺁﻣﺪﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺧﺮﻭﺝ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ ﺟﻠﻮ ﻭ ﭘﻮﻟﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ .
ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﻫﺎﺝ ﻭ ﻭﺍﺝ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼﮔﻨﮓ ﻭ ﮔﯿﺞ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ : ﻣﻼ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﺻیغه ﺍﯼ ﺍﺳﺖ ! ﺁﻥ ﭘﻮﻝ
ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﺮﺩﻧﺖ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟
ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﻠﯿﺤﯽ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : ﺩﻭ ﻧﮑﺘﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺍﺳﺖ .
:: موضوعات مرتبط:
حکایت ,
,
:: برچسبها:
داستان سخنرانی ملا ,
:: بازدید از این مطلب : 576
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
شنا_یادبگیرید
زنی به مشاور خانواده گفت:
من و همسرم زندگی کم نظیری داریم ؛
همه حسرت زندگی ما رو میخورند.
سراسر محبّت, شادی, توجّه, گذشت و هماهنگی.
امّا سؤالی از شوهرم پرسیدم که جواب او مرا سخت نگران کرده است.
پرسیدم اگر من و مادرت در دریا همزمان در حال غرق شدن باشیم,
چه کسی را نجات خواهی داد؟
و او بیدرنگ جواب داد: معلوم است, مادرم را ؛
چون مرا زاییده و بزرگ کرده و زحمتهای زیادی برایم کشیده!
از آن روز تا حالا خیلی عصبی و ناراحتم به من بگویید چکار کنم؟
مشاور جواب داد:
شنا یاد بگیرید! همیشه در زندگی روی پای خود بایستید حتی با داشتن همسر خوب......
به جای بالا بردن انتظار خود از دیگران ،توانایی خود را افزایش دهید...
:: موضوعات مرتبط:
حکایت ,
,
:: برچسبها:
شنا_یادبگیرید ,
:: بازدید از این مطلب : 518
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
ﭘﺴﺮ ﮔﺎﻧﺪﯼ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ:
ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺩﺍﺷﺖ، ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ، ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ ﮔﻔﺖ :
ﺳﺎﻋﺖ 05:00 ﻫﻤﯿﻦ ﺟﺎ ﻣﻨﺘﻈﺮﺕ ﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ,ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺻﺖ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻡ، ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﯾﺪ ﮐﺮﺩﻡ،ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻌﻤﯿﺮﮔﺎﻩ ﺑﺮﺩﻡ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺳﯿﻨﻤﺎ ﺭﻓﺘﻢ,ﺳﺎﻋﺖ 05:30 ﯾﺎﺩﻡ ﺁﻣﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭘﺪﺭ ﺑﺮﻭﻡ! ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺳﺎﻋﺖ 06:00 ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ !
ﭘﺪﺭ ﺑﺎ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﭼﺮﺍ ﺩﯾﺮ ﮐﺮﺩﯼ؟!
ﺑﺎ ﺷﺮﻣﻨﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﻮﺩ، ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻤﺎﻧﻢ, ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻪ ﻗﺒﻼ ﺑﻪ ﺗﻌﻤﯿﺮﮔﺎﻩ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ :
ﺩﺭ ﺭﻭﺵ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻣﻦ ﺣﺘﻤﺎ ﻧﻘﺼﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﻻﺯﻡ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﮕﻮﯾﯽ !
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﻔﻬﻤﻢ ﻧﻘﺺ ﮐﺎﺭ ﻣﻦ ﮐﺠﺎﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻫﺠﺪﻩ ﻣﺎﯾﻞ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻬﻢ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ!
ﻣﺪﺕ ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻋﺖ ﻭ ﻧﯿﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺵ ﺍﺗﻮمبیل ﻣﯽ ﺭﺍﻧﺪﻡ ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﺭﻭﻍ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻏﺮﻕ ﺩﺭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺑﻮﺩ,ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ !
ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻮﯾﻢ, ﺍﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﻋﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﭘﺪﺭﻡ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻧﯿﺮﻭﻣﻨﺪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ 80 ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﺪﺍﻥ ﻣﯽﺍﻧﺪﯾﺸﻢ!
:: موضوعات مرتبط:
حکایت ,
,
:: برچسبها:
ﭘﺴﺮ ﮔﺎﻧﺪﯼ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ,
:: بازدید از این مطلب : 509
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 دی 1394 |
نظرات ()
|
|
|
|
|